فریغونیان

ساخت وبلاگ

 

سند با اهمیت تفاهم که در عقرب 1387 بین روسای نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان و حزب متحد ملی بنابه ابتکار روسای شوراهای اروپایی هر دو سازمان به امضا رسیده بود اینک به یک سالگی نزدیک می گردد.
فریغونیان...ادامه مطلب
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 345 تاريخ : سه شنبه 10 / 11 ساعت: 15:44

 


اینک با اعلان نتایج نهائی انتخابات هیاهوی انتخابات و گمانه زنی ها در مورد رئیس جمهور آینده کشور رو به اختتام است و زمام امور برای چهار سا لدیگر بدست رئیس جمهور فعلی و تیم مافیائی او تعلق گرفت.
تخلف و تقلب گسترده در انتخابات نه تنها زبان زد مردم کشور ماست بلکه خارجی های ذیدخیل و غیر ذیدخیل نیز در این مورد اذعان دارند و حتی جار و جنجال درین مورد دامن گیر نماینده گان ملل متحد نیز گردیده است.

فریغونیان...ادامه مطلب
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 349 تاريخ : سه شنبه 10 / 11 ساعت: 15:45

 با وجودیکه پروسه وحدت میان نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان و حزب متحد ملی درین روزها به کندی گرائیده و از فعالیت کمیسیون های مشترک نه در افغانستان و نه در اروپا صدائی بلند نیست،اما مبرمیت و ضرورت این وحدت همچون سابق پا بر جاست.

 

 

فریغونیان...ادامه مطلب
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 458 تاريخ : سه شنبه 10 / 11 ساعت: 15:50

 

شهید شهرالله شهپر یکی از کسونان نهضت چپ کشور و از بنیان گذاران ح د خ ا است که در اولین کنگره حزب به صفت عضو کمیته مرکزی برگزیده شد و یکی از چهره های برازنده و مبتکر رهبری حزب محسوب می شد او مرذی شجاع و قاطع علیه دشمنان آشتی نا پذیر ،در صراحت لهجه و بذله گویی سر آمد روزگار خود بود شم قوی سیاسی داشت و با هرگونه انحراف درون حزبی با قاطعیت و بی امان می رزمید

 


فریغونیان...ادامه مطلب
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 810 تاريخ : سه شنبه 10 / 11 ساعت: 15:46

 

وقتیکه صفات و خصوصیات معلم تاریخ لیسه استقلال را در نوشته مقبول و زیبای رفیق اسد کشتمند مطالعه نمودم،در ذهنم خاطره یی از چنین معلم بزرگوار تداعی گردید.بعد از گذشت سالهای دراز، قامت سر و گون جوان خوش قیافه،شیک پوش،متین و متبسم ودر عین حال جدی و دقیق همچون جرقه یی در ذهنم درخشید.به تصاویر با دقت نظر انداختم.راستش در دو سه تصویر او را تشخیص داده نتوانستم.در آخرین تصویر شخصی که پیراهن سفید در بر داشت،توجه ام را جلب کرد.قیافه همان قیافه سالهای 1965-1966 بود.

او در سال 1344 زمانیکه من متعلم صنف دهم اکادمی تربیه معلمین کابل بودم،معلم تاریخ ما بود.من نه تنها از درس هایش خیلی آموخته ام،از رفتار، کرکتر،برخورد رفیقانه،غم خواری و لطف بی پایانش با شاگردان نیز چیز هایی آموخته ام.

شبی از شبهای ما میزان 1344 در حالیکه مهتاب نور نقره گون خود را سخاوت مندانه در شهر کابل پاشیده بود،عده یی از شاگردان صنف یازدهم اکادمی تربیه معلمین در پارک شهر نو در میدان بسکتبالی که در جناح شمالی سینما پارک موقعیت داشت،گردهمایی را ترتیب داده بودند.من نیز از جانب یکی از همشهری هایم که ظفر همکار نام داشت درین گردهمایی دعوت شده بودم.راستش هدف گردهمایی هنوز بر من روشن نبود.لحظاتی نگذشته بود که معلم تاریخ ما ظاهر خان در روشنایی ماه از دور نمایان شد.او بعد از احوال پرسی گرم با شاگردان با تبسم و لبخند به صحبت آغاز نموده توضیح نمودِ:

  فراغت شاگردان از صنف یازدهم و توظیف شان بحیث معلم در ولایات با معیار های تعلیم و تربیه کشور مطابقت ندارد.ادامه درس در صنف دوازدهم حق مسلم شاگردان است.بایست صنف دوازدهم نیز در اکادمی دایر گردد و بعد از فراغت از صنف دوازدهم همه شاگردان حق اشتراک در کانکور پوهنتون را دریافت و بعد از فراغت از دانشگاه بحیث معلمین مسلکی مصدر خدمت شوند و کسانی هم که در کانکور موفق نمی شوند،میتوانند سالی چند فرزندان وطن را تدریس نمایند و بعداً در کانکور اشتراک نمایند.

معلم تاریخ می گفت که جوانان آینده سازان کشور اند.مخصوصاً معلمین آگاه و با دانش نسلی را برای فردای جامعه آماده می سازند.

او گفت که حق هیچگاه داده نمی شود،حق گرفته می شود.

بعد از صحبت معلم تاریخ تنی چند از شاگردان صنف یازدهم نظریات خود را ابراز داشتند و تصمیم گرفته شد که فردا تقاضای تدویر صنف دوازدهم به اداره مکتب تقدیم و در صورت بی توجهی اداره مکتب، اعتصاب آغاز گردد.

هنوز گردهمایی ختم نشده بود که معلم تاریخ متوجه من شد و گفتَ:این جوان خاموش که در صنف دهم شاگرد من است،باید درموردتصمیم شما نظر خود را ابراز دارد و در صورت آغاز اعتصاب باید همصنفی های خود را در شرکت به اعتصاب دعوت نماید.

من که خیلی کم اتفاق افتاده بود تا آن زمان در برابر یک جمع صحبت نمایم،با وارخطایی چند جمله شکسته و ریخته را سر هم بندی کردم و توافق خود را با تصمیم شاگردان صنف یازدهم ابراز داشتم.معلم تاریخ بعد از صحبت من،با ابراز تشکر از سهمگیری ام در گردهمایی شاگردان صنف یازدهم مرا مورد تشویق قرار داد و صحبت هایم را سنجیده و دقیق ارزیابی کرد.طبعاً ارزیابی مثبت معلم تاریخ آن هم معلمی که از محبوبیت خاصی در میان ما برخوردار بود،برای من مایه مباهات و افتخار بزرگی محسوب می شد.از همه مهمتر این که اعتماد به نفس بر من تقویت شد و جرٍءت ابزار نظر و صحبت را در گردهمایی های بعدی دریافت داشتم.

فردا وقتیکه پیشنهاد به اداره مکتب ارایه شد،معاون مکتب که نور گل نام داشت چند تن از شاگردان صنف یازدهم و مرا بحیث محرکین شاگردان در حرکت های غیر قانونی در دفترش احضار و مورد لت و کوب جانانه قرار داد.

با آنهم روز بعدی اعتصاب در مکتب ما آغاز شد.همه شاگردان مکتب که بیشتر از صد نفر نبودند به اعتصاب ادامه دادند.بعد از یک هفته،اعتصاب به مظاهره خیابانی تبدیل شد از مکتب که در شهر نو قرار داشت تا وزارت تعلیم و تربیه راه پیمایی نمودیم.خلاصه آن که اعتصاب و مظاهره ما نتیجه به بار آورد،صنف دوازدهم در مکتب دایر گردیدو عده یی محدودی بعد از صنف دوازدهم امکان اشتراک در کانکور پوهنتون را دریافت داشتند.

می دانید چند فیصد فارغان در امتحان کانکور اشتراک می کردند؟

پنج فیصد فارغان اکادمی تربیه معلمین حق شرکت در کانکور دانشگاه را داشتند و بس.

معلم تاریخ ما محمد ظاهر یا به اصطلاح آن زمان ظاهر خان،بعد از چند روز از مکتب ما تبدیل شد.گرچه چند باری در همان سالها در شهر کابل اینجا و آنجا دیده بودم اما حافظه فراموش کار قیافه این انسان نجیب را از لوح ذهنم زدوده بود.

با دریغ و درد از نوشته رفیق کشتمند دریافتم که این انسان نازنین و این معلم بی ادعا در چنگال هیولا ی ستم جان عزیز خود را فدای عقاید انسانی خود نموده به جاویدانگان پیوسته است.

روحش شاد و خاطره اش گرامی بادٍ!

محمد الله وطندوست



Bold - Babes og Gadgets! Alt på MSN Mand
فریغونیان...
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 313 تاريخ : دوشنبه 9 / 11 ساعت: 2:54

 

امیر تیمور کورگان که به امیر تیمور صاحبقران نیز شهرت دارد، بیشترین قسمت عمر خود را در فتوحات و لشکر کشی ها سپری کرد و با بر چیدن بساط ملوک الطوایفی امپراطوری بزرگی را پی ریزی کرد که از شرق تا غرب قلمروش اگر طفل ده ساله یی با کیسه پر از زر سفر می کرد کسی را یارای نظر بد به آن طفل و کیسه زر میسر نبود. امیر تیمور کورگان با وجود مصروفیت در لشکر کشی و فتوحات از علم و دانش بی بهره نبود و علما، دانشمندان و هنرمندان را مورد حمایت قرار می داد. او بزرگترین عالم دین زمان خود بود و قرآن کریم را از حفظ می دانست و به قولی از آیت آخر تا آیت اول نیز می توانست قرائت کند.
امیر تیمور در طرحابنیه، باغ ها، مساجد، مدارس و شهر ها خود صاحب نظر بود و اکثر عمارات و باغ های سمرقند را شخصا طراحی نموده است. این شهر در زمان تیمور به بوستان بزرگی همانند بود که توجه هر تازه وارد را بخود جلب می کرد. امیر تیمور هنرمندان و صنعت گران را مورد حمایت جدی قرار می داد و در هر شهر و منطقه اهل علم و هنر و صنعت را از سایرین تفکیک می کرد و به سمرقند گسیل می داشت. در سمرقند برای آنان زمینه معیشت میسر می شد و با آسوده گی به خلاقیت می پرداختند.
مرور مختصری به زنده گی امیر تیمور کورگانی نشان دهنده آنست که این شاه برخلاف یاوه گویی های بدخواهانش به سازنده گی و هنر اهمیت فوق العاده قایل بوده و خود از علم و هنر بهره کافی داشت. اینکه مخالفین صرف جنبه های منفی حیات او را برجسته می سازند، یا از درک شرایط آن زمان عاجز اند و یا تعصب و عناد کور باعث می شود تا دانش و هنرپروری وی را نادیده گیرند و از خلاقیت و سازنده گی امیر تیمور انکار نمایند. غافل از اینکه واقعیت های تاریخی و کاروایی های شخصیت های تاریخی بدون درک شرایط زمان و مکان و نتایج حاصله از آن نامفهوم و بی معنی است.
چون در این یادداشت معرفی خلاقیت، دانش و هنر  تیموریان مورد نظر است، بحث در باره چگونگی شخصیت امیر تیمور و اولاده وی در اینجا مورد بحث نبوده، ایجاب مطالعات عمیق و همه جانبه را می نماید تا غبار عناد و خصومت و تعصب از چهره شخص امیر تیمور و شاهان بعدی تیموری زد و ده شود و چهره واقعی آنان که یقینا همچون همه انسانها دارای جنبه های مثبت و منفی اند، برملا و روشن گردد.
هر محقق مکلف است برای معرفی چهره های تاریخی عینک تعصب و بدبینی را کنار بگذارد و از لغرش به خوش بینی  افراطی نیز بپرهیزد تا بتواند از مجموع مواخذ و اسناد بهره گیری نماید و چهره مورد نظر تاریخی را بصورت واقعی و عینی معرفی بدارد.
از زمره فرزندان امیر تیمور، شاهرخ میرزا که از سال ۱۳۴۷ تا ۱۴۰۵ در هرات بیشتر از چهل سال حکمروایی داشت، در رشد و شگوفایی هنر نقش برجسته یی ایفا نموده است. اکثر مدارس، مساجد و کتابخانه های دوره تیموری در زمان شاهرخ اعمار گردیده است. گوهرشاد بیگم خانم شاهرخ که زنی عالم و فاضل بود، در رشد و شگوفایی هنر و صنعت در کنار شوهرش قرار داشت و مدارس و مساجدی را اعمار نموده است که تا امروز بنام او یاد می شود. مسجد گوهرشادبیگم در مشهد و مدرسه گوهرشاد بیگم در هرات در کنار ده ها ابنیه دیگر از افتخارات این زن دانشمند و هنر پرور محسوب می گردد. هنر در زمان شاهرخ میرزا به شگوفایی آغاز نمود و در زمان سلطان حسین میرزا بایقرا به اوج خود رسید. شعرا،علما،نویسنده گان، مورخین، موسیقی دانان، خطاطان و نقاشان از ممالک مفتوحه تیموری به در بار شاهرخ رو می آوردند و در پایتخت شاهرخ میرزا،شهر هرات به خلاقیت می پرداختند. شاهرخ میرزا نیز همچون پدرش امیر تیمور کورگان خود شخصا به طرح عمارات،ابینه و باغ ها می پرداخت و از اعمار بناها شخصا وارسی می کرد.
الغ بیک که نام اصلیش محمد ترخای است، یکی از دانشمندان و عالمان بزرگ زمان خود بود. او شعر می سرود و شعر شعرا را نقد می کرد و از حافظه و ذهن عالی برخوردار بود. گویند او هنگام شکار انواع پرنده گان را تشخیص و یادداشت می کرد که کتاب قطوری را تشکیل داده بود، زمانی این کتاب مفقود و مسولین مشوش شدند وقتیکه خبر مفقودی کتاب را به الغ بیک رسانیدند آنان را اطمینان داد که نام و نوع پرنده گان را از حفظ می داند و در اندک مدت نام همه پرنده گان را در کتابی ترتیب کرد. زمانی نگذشت که کتاب اصلی پیدا شد. وقتیکه تالیف الغ بیک را با کتاب اصلی مقایسه کردند معلوم شد که بجز سه،چهار اختلاف هیچگونه تفاوتی با کتاب اصلی ندارد.
الغ بیک میرزا با وجودیکه در سمرقند حکمروایی داشت اما در رشد و شگوفایی هنر دوره تیموریان هرات نیز نقش اساسی داشت. دانشمندان بزرگی در دربار الغ بیک در سمرقند تربیت یافته بعدا در هرات به خلاقیت خود ادامه داده اند.
میرزا الغ بیک خود ریاضی دان بزرگی بود که بکمک عده یی از ریاضی دانان ومبحمان آن دوره زیچ جدیدی را پی ریزی کرد که به زیچ الغ بیگی شهرت دارد. باید گفت که زیچ عبارت از جدولیست که احوال و حرکات ستارگان را مشخص می سازد و مبنع تقویم ها محسوب می گردد. زیچ الغ بیگی که بعد از زیچ ایلخانی ترتیب گردیده، تا امروز نیز اهمیت و دقت خود را حفظ نموده و از مهمترین زیچ ها محسوب می گردد. 
یکی از شهزاده گان هنرمند و هنر پرور تیموریان بایسنقر میرزا فرزند شاهرخ است. وی از خوشنویسان برجسته و طراز اول زمان خود بود که کیتبه مسجد گوهرشاد بیگم در مشهد را او نوشته است. او موسیقی را خوب می دانست و به تشویق هنرمندان و دانشمندان می پرداخت. در کتابخانه بایسنقر میرزا هنرمندان برجسته بر خلاقیت می پرداختند. او یکی از درخشان ترین چهره های هنری دوره تیموریان محسوب می گردد. 
ابراهیم میرزا فرزند شاهرخ و ابو سعید میرزا بن محمد بن میرانشاه نیز از شاهزاده گان هنر دوست و هنر پرور تیموری اند که هرکدام در شگوفایی هنر، دانش و فرهنگ نقش مهمی داشته اند. ابراهیم میرزا خوشنویس برجسته یی بود که کیتبه های شهر شیراز از او تا امروز باقیست و ابوسعید میرزا پیرو صوفی گری و اهل عرفان به مشایخ صوفیه علاقمندی خاصی داشت. او نیز اهل هنر و دانش را مورد تشویق و ترغیب قرار می داد و از مساعدت و کمک به آنان دریغ نمی ورزید.
شخصیت دیگری که در ایجاد رنسانس هرات نقش برجسته یی را ایفا نموده و هنر و دانش را در دوره تیموریان به اوج شگوفایی و بالنده گی رسانیده است، سلطان حسین میرزا بایقرا پسر منصور بن بایقرا بن عمر شیخ حامی جدی علم و ادب و هنر بود. در زمان او هرات رونق بسیار یافت. مورخان و نویسنده گان سلطان حسین میرزا بایقرا را به عنوان مردی ادیب و شاعر و حامی دانشمندان و هنرمندان می شناسند. او خود شعر می گفت، رساله معما در شعر و مناظره گل و مل وی مشهور است. از سلطان حسین دیوان شعری نیز موجود است. 
بدون ذکر نام افتخار آفرین وزیر دانشمند و مدبر سلطان حسین میرزا بایقرا ، امیر علیشیر نوایی  موسس ادب ترکی چغتایی و شاعر ذواللسانین که به ترکی و فارسی دیوان شعر دارد و آثار فراوانی از خود بجا گذاشته است. دوره مشعشع تیموریان هرات را نمی توان تصور کرد. امیر علیشیر نوایی همه عمر پر بار خود را به ترغیب و تشویق شعرا، علما، هنرمندان و صنعت گران پرداخت و عمر گرانمایه خود را به خلق آثار ناب ادبی و علمی وقف نمود. مدارس، مساجد،خانقاه ها و کاروانسرای های زیادی اعمار نمود و دانشمندان،هنرمندان و صنعت گران زیادی را تربیت نمود. او که خود یکی از ستاره گان درخشان آسمان ادبیات کشور ما محسوب می گردد در زمره ستاره گان ادبیات شرق همچون مولانا جلال الدین محمد بلخی، فردوسی حافظ شیرازی، سعدی،خیام،عطار نیشاپوری و دیگران هشتمین ستاره ادبیات شرق شناخته شده. چهره علمی و فرهنگی وی روز تا روز درخشش بیشتر می یابد و هموطنانش بر دانش و فرهیخته گی وی افتخار می کنند.
بصورت خلاصه می توان متذکر شد که تیموریان بصورت عموم و تیموریان هرات بصورت مشخص در عرصه علم، هنر، ادب و صنعت افتخاراتی آفریده اند که مایه مباهات همه فرزندان این سرزمین است. علرغم غبار بی لطفی و کم لطفی حاکمان متعصب که قصدا به چهره این علم برداران علم و دانش و هنر پاشیده شده است. چهره های تابناک شاهان و شهزاده گان عالم، دانشمند و هنرور تیموری از زیر این غبار ها چهره افروزی می کند و توجه جهانیان به دستاوردهای سترگ فرهنگی آنان جلب می گردد. 
تصادفی نیست که هرات در دوره تیموریان از برکت شاهان عالم،دانشمند و هنرمند تیموری بمرکز علم، دانش و هنر تبدیل شده ، فرهنگ درخشانی را به جهان معرفی داشته است. شخصیت های بزرگ علمی و فرهنگی تیموری در عرصه های ادب ،تاریخ، موسیقی، خطاطی، نقاشی، نگارگری و بنایی همچون نگین های درخشانی اند که در تاریخ پر افتخار ما می درخشند و برای نسل های امروز و فردای ما می توانند مبنع الهام و شرمشق باشند.
فریغونیان...
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 322 تاريخ : دوشنبه 9 / 11 ساعت: 2:46

 هفته گذشته تلویزیون طلوع در سرویس خبری خود اطلاع داد که مردی از دهدادی مزارشریف ضفل دو ساله خود را به مبلغ بیست و شش هزار اففانی می خواست بفروش برساند که با مخالفت خانمش مواجه شد. علت فروش طفل را مرد قرض داری مبلغ سیزده هزار افغانی و عدم توان اعاشه خانواده وانمود ساخت و با اشک و ناله از اعاشه و اباطه اطفال خود اضهار عجز کرد.

در خبر دیگری تذکر داده شد که در شهر کابل بیشتر از یک صد هزار معتاد خانه به دوش و آواره بصورت فلاکت بار حیات بسر می برند و بخاطر سد جوع به مراکز جمع آوری کثافات رو می آورند و یا هزاران خانواده بیجا شده در زیر خیمه و چادر های هزار پاره در زمستان سخت کابل بدون داشتن حداقل امکانات حیات بسر می برندو به هیچگونه وسایل تسخین دسترسی ندارند. اینکه اکثریت باشنده گان کشور حتی در پایتخت در شهر کابل از تغذیه نادرست و عدم دسترسی به داکتر و دوا رنج می کشند و کشور از برکت کمک های چند میلیارد دالری غرب عنوان فقیرترین کشور جهان و دستگاهی دولتی مفتخر به دریافت لقب فاسد ترین دستگاه دولتی در جهان شده است و در کشت و صدور مواد مخدر کماکان موقعیت اول را حفظ کرده است، نه تنها مایه شرمساری حاکمان نیست بلکه با توطیه سکوت و بی اعتنایی به گسترش و تعمیق این وضعه کمک می رسانند و با استدلال های جاهلانه مسولیت وضع پیش آمده را بدوش بیگانگان می گذارند.
در حالیکه اکثریت مردم با فقر و بیچاره گی دست و گریبان اند، حاکماناین قشر تازه به دوران رسیده که از برکت دالر های باد آورده در زنده گی پر تجمل غرق اند، هر روز بیشتر از پیش در لجنزار فساد فرو می روند و به زراندوزی بیشتر می پردازند. غصب زمین های دولتی و شخصی، استفاده ناجایز از معادن و منابع زیرزمینی، اختلاس دارایی های عامه و تجارت مواد مخدر کار های عادی و روتین این طبقه فاسد و فاقد احساس را تشکیل می دهد.
حاکمان مسلط در سرنوشت کشور در ویلا ها و قصر های که از خون مردم فقیر آباد نموده اند به زنده گی ننگین غرق در فساد مصروف اند. این طبقه فاسد برای خود و خانواده های شان بهترین امکان تفریح را در کشور های اروپایی، امریکایی و کشورهای خلیج به اختیار دارند و حتی هفته وار ازین امکانات استفاده می کنند. در دبی و دیگر جاهای تفریحی خلیج حاکمان ما ویلا ها، قصر ها و تفرجگاه های را خریداری نموده اند و امیدوارند دوره فراغت خود را بی درد  سر درین ویلا ها سپری نمایند. 
مقایسه ساده یی قصر های شیرپور که مردم چورپورش می خوانند با محلات فقیر نشین دو راهی پغمان و خیمه های روبروی پولیتخنیک کابل و یا مناطق خود ساز بالای کوه ها تفاوت فاحش و غیر قابل مقایسه زنده گی حاکمان و مردم فقیر را به نمایش می گذارند. 
باید از این حاکمان پرسیده شود که آقایان! یازده سال قبل که شما با توطیه بین المللی منحیث گماشتگان بیگانگان بر اریکه قدرت تکیه زدید از کدام دارایی و ثروت برخوردار بودید؟ آیا اکثریت شما به معاش استخبارات پاکستان که بنام جهاد دریافت می کردید زنده گی ننگین خود را سپری نمی کردید؟ 
آیا شما با ذکات و عشر مردم که گویا بنام جهاد تصاحب می کردید خانواده خود را اعاشه و اباطه نمی کردید؟
اگر جناب کرزی خود را خان زاده و از اولاده بابای ملت می داند و دارایی و ثروت خود و خانواده خود را ارث پدر تلقی می کند که مسلما چنین نیست و حتی بنا به اعتراف خودش وقت مواصلت به ارگ کابل از داشتن یکدست دریشی محروم بود و ناگزیر چپن و کلاه را از شمال و دستار را از جنوب و پیراهن و تنبان را از پاکستان به وام گرفت و داخل ارگ شد، شما رهبران احزاب و سازمان های به اصطلاح اسلامی که ادعای مسلمانی دارید و گویا بقدرت جهاد و جنگ آزادی بخش مستحق مقامات دولتی شده اید، چگونه اعمال ننگین خود را توجیهه می کنید؟ شما آقایون که نام معاونین رئیس جمهور، وزیر، وکیل، رئیس و معین را به خود گذاشته اید، در برابر فقر کشنده مردم چه جواب دارید؟ آیا فروش طفل دو ساله در برابر پنجصد دالر امریکایی مایه شرم و خجالت شما حاکمان به اصطلاح مسلمان نیست؟ آیا عدالت اسلامی را که در صدر اسلام وجود داشت و خلفای راشیدین نمونه بی مثال تطبیق کننده آن عدالت محسوب می گردیدند گاهی شما شنیده اید؟ آیا می دانید که حکومت اسلامی یعنی حکومت عدال و انصاف و حاکم اسلامی شخصیتی که بجز خدمت مردم به هیچ چیز دیگر مصروف نمی گردد و آسایش شخصی خود را فدای آسایش مردم می سازد؟
آیا شما حاکمان تازه بدوران رسیده دارایی های افسانوی خود را با ضرورت پنجصد دالری آن پدری که مجبور است طفل خود را بفروشد، مقایسه کرده اید؟
آیا وجدان خفته شما و ایمانی که فاقد آنید به شما گاهی نهیب می زند که زنده گی گذرا و نا پا، جز خدمت به خلق و تلاش به آسایشدیگران افتخاری ندارد؟
آیا می دانید که تقوا معیار انسان بودن و مسلمان خوب بودن است جز خدمت به خلق خدا از طریق دیگری میسر نیست؟
زمانیکه با موتر های آخرین معدل ضد گلوله خود از پهلوی خیمه ها و چادر ها کلبه های ویران می گذرید و زمانیکه با گدایان شهر و معتادان به مواد مخدر بر می خورید، آیا عرق شرم بر پیشانی شما نمی شنوید؟ 
وقتیکه می شنوید هزاران انسان هم وطن شما از فقر و بیچاره گی هلاک می شوند و در زمستان سرد ده ها ولسوالی رابطه خود را با مراکز ولایات از دست می دهند و ناگزیر مردم آن از هرگونه کمک محروم می گردند شما احساس خجالت نمی کنید؟
آیا شما در برابر وضع نا هنجار و اسفبار کنونی احساس مسولیت می کنید؟
مسلما که شما از احساس مسولیت و داشتن وجدان بیدار محروم اید. در غیر آن چنین حاکمیت فاسد مایه ننگ و خجلت است و شرمساری ابدی تاریخ را نصیب شما می سازد.
شما اگر از کوچکترین احساس انسانی برخوردار می بودید هیچ گاهی پدری در بدل پنجصد دالری که مسلما جیب خرچ روزانه یک طفل شما بیشتر از آن است، مجبور نمی شد طفل خود را بفروش بگذارد.
آقایون کمی به هوش آید، بجای زراندوزی، زمین خواری، قاچاق مواد مخدر و اختلاس دارایی های مردم به حال هموطنان مظلوم، محروم و عذاب کشیده خویش بیاندیشید.
اگر امروز به حال مردم توجه نکنید و در برابر فقر کشنده و شرم آور احساس مسولیت نکنید، یقینا فردا قهر مقدس توده های میلیونی مردم، شما را با خفت و خواری از اریکه قدرت پایین خواهند کشید و در جایگاه شایسته شما که همانا زباله دار تاریخ است سپرده خواهید شد.

 
 
 
 
 

فریغونیان...
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 359 تاريخ : دوشنبه 9 / 11 ساعت: 2:44

 عفریت مرگ باز هم یکی از بهترین فرزندان خدمت گذار مردم مارا به کام خود فرو برد،  رفقا، دوستان و اعضای خانواده اش را به ماتم نشانید.

جلیل پرشور مردی که با شور پایان ناپذیر از آوان جوانی در میدان مبارزه گام گذاشت تا آخرین لمحه حیات عدالت و آزادی را فریاد کرد. 
پرشور این انسان وارسته، جز سعادت و خوشبخختی مردم اش هدفی را نمی شناخت  و با هیچ کس خصومت شخصی نداشت.
او خواهان وحدت مبارزین راستین وطن بود و با دغلکاران و کنج اندیشان بی امان می رزمید.
پرشور چنان در راه مبارزه استوار بود که از دشمنی دشمنان و زبونی دوستان نیمه راه نمی هراسید و در این راه لعن دشمنان و طعنه بد خواهان دوست نما را به جان خریدار بود.
جلیل پرشور همدردی با بی نوایان و دفاع از مظلومان را وظیفه تاخیر ناپذیر خود می دانست و با ستم گران که پا در حلقوم بی نوایان گذاشته اند آشتی ناپذیر بود.
او فارغ از کوته نظری های گروپی و ایدیالوژیک نجات کشور را در ائتلاف و اتحاد نیرو های مترقی، دموکرات و عدالت خواه می دانست و در تامین اتحاد همه نیرو های سالم اندیش وطن صادقانه تلاش می ورزید.
جلیل پورشور که در پست های مختلف دولتی ایفای خدمت نموده است همچون دیگر همرزمان نستوه با پاک نفسی و تقوا وظایف محوله را انجام داده سر بلند و پر افتخار در میان مردم زیسته است.
روح چنین مرد وارسته را شاد و جایش را فردوس برین آرزو می کنیم و به رفقا، دوستان و خانواده اش صبر جمیل می خواهیم.
محمد یوسف ایوبی        محمد الله وطندوست
نور محمد خرمی           جنرال نعمت الله حیدری
نصیر سهام                   عبدالواحد سادات
فرید برهان                    صفر خواریکش
محمد قاسم آسمایی            انور دلسوز
محمد عمر                      محمد بصیر 
هادی ابوی                   تمیم ابوی

فریغونیان...
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 388 تاريخ : دوشنبه 9 / 11 ساعت: 2:41

 


مصالحه و مذاکره باطالبان درین اواخر دوباره به مسله عمده رسانه های افغانی و متحدین آن تبدیل گردیده، فعالیت های معینی در سطوح مختلف و از آدرس های گوناگون در جریان است. رئیس شورای عالی صلح با هیتی از اسلام آباد بازدید نموده خواهان آزادی زندانیان طالبان می گردد، سفیر آمریکا در اسلام آباد مذاکره با همه مخالفین دولت افغانستان بشمول گروپ تروریستی حقانی را مطرح می کند. ایجاد مرکز و دفتر طالبان در ترکیه مورد بحث است. قرار است قطر دوباره فعال شود و عربستان سعودی در مساعی خود بمنظور مذاکره دولت افغانستان با طالبان افزوده است. حتی رسانه ها اطلاع می دهند که مطابق نقشه راه امریکائیان، قرار است در سال ۲۰۱۵ سازمان های تروریستی مخالفین دولت به سازمان های سیاسی قانونی تغیر شکل دهند و در عرصه سیاسی بصورت مسالمت آمیز به فعالیت آغاز نمایند.
همه این فعالیت ها در ظاهر امر نشان دهنده تقرب به صلح و ختم جنگ است که از جانب دولت افغانستان و متحدین آن براه انداخته شده و منجر به نتیجه مثبت خواهد شد. اما مخالفین دولت با سوقصد علیه بلند پایه ترین مقام امنیتی کشور، گسترش فعالیت های تروریستی و حملات در مراکز نظامی خارجی ها نشان می دهند که فعالیت های صلح دولت جاده یک طرفه یی است که هیچگاه به نتیجه مورد نظر منجر نخواهد شد.
در ناکامی پروسه صلح تنها موضعیگیری سرسختانه  مخالفین مطرح بحث نیست، بلکه عمده ترین عامل موضعیگیری حامی نیرومند آنان یعنی دولت پاکستان است.
دولت پاکستان همان قسمیکه در دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی رهبران مجاهدین را در چنبره خود داشت و هرگونه پلان خود را توسط آنان به منصه اجرا می گذاشت و حتی توانست بعد از خروج قطعات نظامی شوروی از افغانستان باز هم مخالفین دولت را به ادامه جنگ وادار نموده، جنگ به اصطلاح مقدس در برابر اشغال گران خارجی را به جنگ تمام عیار داخلی تبدیل نماید و مانع تحقق پروسه مصالحه ملی گردد، در دوره پیروزی به اصطلاح مجاهدین باز هم آتش جنگ را شعله ور نگه داشت و باعث ویرانی کامل شهر کابل و قتل عام مردمان آن گردید. پاکستان به این امر نیز بسنده نکرده گروپ وحشی دیگری را تحت نام طالب ایجاد و با ورود مستقیم در جنگ خواست در کشور ما سیطره خود را قایم نماید، که بدبختانه به این امر توفیق حاصل نمود و کشور را مستقیما توسط کرنیل ها و جرنیل های خود تحت اداره مستقیم اسلام آباد قرار داد.
 شکست ماشین جنگی مجاهدین که بقایای قوای جنگی نظام قبلی هنوز در اختیار آنان بود، بدون سهمگیری کرنیل ها و جرنیل های پاکستانی و بدون سهمگیری مستقیم آنان ممکن نبود. چنانکه در لشکر کشی طالبان در شمال کشور پاکستانی ها مستقیما در جنگ سهم داشتند. در عرصه دپلوماتیک نیز پاکستانی ها همانطور که از مجاهدین نماینده گی می کردند و در مذاکرات ژینو مستقیما دیپلومات های پاکستانی سهم می گرفتند و به نماینده گی مجاهدین صحبت می کردند، در دوره طالبان نیز مستقیما از طالبان نماینده گی می کردند و حتی بخود صلاحیت داده بودند تا از جانب آنان با مخالفین طالبان پروتوکول امضا نمایند. نگارنده خود شاهد بودم که در مذاکرات مزارشریف میان جنرال دوستم و طالبان، نصرالله بابر وزیر داخله دولت پاکستان مستقیما از جانب طالبان نماینده گی می کرد و صحبت نماینده طالبان ملا غوث را هدایت و سمتدهی می کرد. در مذاکرات مزارشریف نصرالله بابر مستقیما طرح پروتوکول و امضای آن را از جانب خود مطرح کرد که با مخالفت جدی جنرال دوستم مواجه شد و مذاکره در فضای متشنج بدون نتیجه خاتمه یافت و وزیر داخله پاکستان جلسه را ترک کرد. بعد از ناکامی دپلوماتیک پاکستان در مذاکرات با جبهه متحد شمال فشار نظامی و استخباراتی در شمال افزایش یافت و آی.اس.آی با خرید چهره ضعیف النفس وزبونی همچون ملک توانست مقاومت جنبش ملی اسلامی افغانستان را از داخل متزلزل و حاکمیت موقتی طالبان را در شمال تامین نماید که خوشبختانه با حرکت خود جوش مردم شمال مخصوصا دلیرمردان فاریاب، جوزجان، سرپل و بلخ این حاکمیت نتوانست دوام نماید و شمال یکی دو سال دیگر فرصت یافت تا طاعون طالبی را دفع نماید. اما چون توطیه خیلی بزرگ و حامیان طالبان برعلاوه پاکستان، عربستان و شیخ نشین های خلیج فارس ، شامل امریکا و انگلستان و دیگر نیرو ها می گردید، مقاومت جبهه متحد شمال درهم شکست و مراکز مهم شمال به اختیار طالبان قرار گرفت. اما خوشبختانه مقاومت همچنان ادامه یافت و هیچگاهی این نیروی متححر قرون وسطایی که از جانب پاکستان و متحدین ایجاد و تمویل می شد و درواقع بازوی جنگی پاکستان محسوب می گردید و هیچگاهی بصورت عام و تام در شمال مسلط شده نتوانست.
طوریکه تذکر رفت پاکستان طالبان را منحیث ورق برنده در بازی افغانستان مورد استفاده قرار داده بود و خود در اداره امور نه تنها منحیث مشاور و کمک کننده بلکه منحیث مجری مستقیم اداری عمل می نمود. در ولایات کشور صاحب منصبان استخبارات پاکستان در پهلوی حاکمان طالبی امر و نهی می کردند و مخالفین طالبان را دستگیر، محبوس و مورد مجازات جسمی و روحی قرار می دادند و حتی در پوسته های امنیتی و پسته های کنترولی شاهراه ها پاکستانی های اردو زبان که نه تنها به زبان دری  و دیگر زبان های مردم افغانستان بلد نبودند حتی با زبان پشتو نیز آشنا نبودند، به تلاشی مسافرین می پرداختند و با زبان اردو و یا به کمک همکار محلی خود از مسافرین امتحان دینی اخذ می کردند و از هر مسافر در مورد روزه و نماز و حج و ذکات سوالاتی مطرح می کردند که با نهایت تحقیر و توهین همراه بود. پاکستان مطابق اعتراف جنرال یوسف نویسنده کتاب تلک خرس یا حقایق پشت پرده جنگ افغانستان، تا تسلط مجاهدین در کابل در حدود هشتاد هزار نفر را تعلیمات نظامی داده و در جنگ علیه دولت افغانستان فرستاده است. یقینا بعد از تسلط مجاهدین این پروسه ادامه یافته پدیده منحوس طالبان نیز از همان کمپ های نظامی سربرآورده اند که قبلا گویا مجاهدین راه دین تربیت می شدند. یقینا در دوره طالبان نیز این کمپ ها به کار مقدس خود ادامه داده اند و بعد از یازده سپتمبر و برچیده شدن تسلط طالبان از کشور باز هم این مراکز نه تنها مسدود نشده بلکه با شدت بیشتر به تربیت تروریست ها ادامه داده و تا امروز پا برجاست. سازماندهی گروپ های تروریستی و تربیت انتحاری های گوناگون نشان دهنده فعالیت متداوم کمپ های نظامی در پاکستان است که همچون آفتاب روشن است و غیر قابل انکار.
دولت پاکستان با تسلط طالبان در حقیقت خود را مالک بی رقیب کشور ما می دانست و در همه عرصه ها پلان های خود را تطبیق می نمود از همه مهمتر اینکه از مردم افغانستان انتقام چند دهه مخالفت شان را در برابر پاکستان با قساوت کامل می گرفت اما یازده سپتمبر که نتیجه عمل نا بخردانه القاعده و توطیه پیچیده بین المللی بود، چون صاعقه بالای طالبان فرود آمد و بساط این حاکمیت منفور را که در حقیقت حاکمیت مستقیم پاکستان بود، برهم چید و پاکستان را علرغم میل، علاقه و منفعت آن کشور در جبهه ضد تروریزم قرار داد. چون این موضعگیری داوطلبانه نبود و فشار امریکا و متحدان امریکا این موضعگیری را بر پاکستان تحمیل نموده بود، از فردای تشکل جبهه ضد تروریزم، خرابکاری پاکستان در برابر این جبهه آغاز شد و تا امروز به اشکال گوناگون ادامه داد. تصادفی نیست که مخالفین دولت افغانستان با گذشت هر روز به کشتار مردم، حمله بر مراکز نظامی و ترور شخصیت های سیاسی بیشتر از پیش مبادرت می ورزند و در برابر درخواست صلح دولت افغانستان با کشتار طرفداران دولت جواب می دهند.
اگر از آغاز ایجاد دولت متکی به غرب کرزی تا امروز نظر افگنده شود دیده می شود که مخالفین دولت با گذشت زمان نیرومندتر شده اند و به تخریب بلا وقفه ادامه می دهند. اگر در سالهای اول حاکمیت نابودی کامل طالبان مورد نظر بود، امروز منحیث نیروی مخالفی که بایست در میز مذاکره دولت قرار گیرد، مطرح است و دولت و متحدین آن کوشش می ورزند تا این نیروی واقعا قرون وسطایی را در دولت گویا دموکراتیک که حقوق زن و حقوق بشر و آزادی های مدنی را مراعات می کند و حتی گویا بنیانگذار این ارزش ها در کشور است، در حاکمیت شریک سازند و با این نیرو بعد از خروج نیرو های خارجی اداره مشترک ایجاد نماید. با وجویکه این طرح ظاهرا مورد توجه دولت و متحدین آنست و به پیروزی آن امید بسته اند، اما دو عامل مانع جدی تحقق این طرح است.
یکی مقاومت طالبان و عدم پزیرش این طرح از جانب آنان، و عامل دومی موضعگیری پاکستان در قبال این طرح است.
پاکستان که از سه دهه بدین سو در عرصه نابودی و تخریب افغانستان سرمایه گذاری نموده و لشکر عظیمی از اجیران را به نفع خود تربیه نموده است و منفعت خود را در تسلط کامل این اجیران می بیند بهیچ وجه حاضر نیست دستآورد های چندین دهه را مفت و رایگان از دست دهد. پاکستان تا زمانی که جناب کرزی برادری خود را با طالبان عملا ثابت نسازد و بالاتر از آن تا زمانیکه بیعت خود را از امیرالمومنین طالبی، این پادشاه یک چشم اعلام ننماید حاضر نخواهد شد که پروسه صلح کرزی به موفقیت برسد.
علایم و مشخصاتی در حالت ظهور است که جناب کرزی به این خواست پاکستان نیزگردن نهد و تابعیت امیر المومنین یک چشم را که در زمان حاکمیت طالب ها نیز پذیرفته بود، بار دیگر برسمیت بشناسد و تحت بیرق طالبان کمر خدمت ببندد.
با در نظر داشت نفوذ عوامل پاکستان در ارگ ریاست جمهوری و تمایل جناب کرزی به پاکستان و برادری طالبی شان این احتمال دور از تصور نیست اما راه مردم افغانستان جدا از راه جناب کرزی و اطرافیان پاکستانی او خواهد بود. مردم افغانستان اعم از پشتون،تاجک،ازبک،هزاره،نورستانی،ترکمن،بلوچ و دیگران به هیچ وجه حاضر نیستند بار دیگر یوغ وحشت طالبی را برشانه بگذارند و غلامی کشوری را بپذیرند که خود غلام استعمار و زاده استعمار است.
مردم افغانستان علرغم عهد شکنی غربی ها مبنی بر نابودی کامل طالبان، احیا و بازسازی کشور، تامین مصونیت و امنیت و تامین دموکراسی و حقوق بشر و عدالت اجتماعی، یقینا بعد از خروج نیروهای ناتو و آمریکا خواهند توانست با اتحاد و هماهنگی از آزادی استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود قاطعانه دفاع نمایند و نگذارند باز هم سیاست زمین سوخته و نسل کشی در کشور شان از جانب نیرو های وحشی قرون وسطایی و کرنیل های پاکستانی اعمال گردد.
 توده های مردم نیروی زوال ناپذیر حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی اند. تاریخ کشور ما بارها ثابت ساخته است که در فقدان حاکمان راستین،مردم خود حاکمیت را تمثیل نموده در برابر بیگانگان و دشمنان با سربلندی مقاومت و ایستاده گی نموده اند.
در آزمون موجود نیز این مردم افغانستان است که علرغم تسلیم طلبی ها وزبونی های حاکمان خائن و فساد پیشه، خود سرنوشت خود را بدست می گیرند و هیچگاهی تسلیم دشمن نمی شوند.
پیروزی از آن مردم غیور کشور است.
فریغونیان...
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 426 تاريخ : دوشنبه 9 / 11 ساعت: 2:36

 


دوره تیموریان هرات یکی از با عظمت ترین و درخشان ترین دوره تاریخ کشور محبوب ما افغانستان محسوب می گردد که متاسفانه در تاریخ های رسمی و سرکاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابر تسلط ذهنیت قبیلوی در دربارهای گذشته متاسفانه دوره تیموری ها مورد پژوهش و بررسی قرار نگرفته، امروز نیز برای روشن شدن این دوره کمتر توجه مبذول می گردد. بجای پرداختن به این دوره مشعشع که رنسانس شرق می نامند بیشتر به دوره افسانوی آریایی می پردازیم و یا تاریخ معاصر کشور را که جز جنگ های برادرکشی برادران سدوزایی و محمد زایی و کرنش در برابر استعمار انگلیس و عقبمانی وحشتناک از کاروان تمدن دستاوردی ندارد برجسته می سازیم. درحالیکه دوره تیموریان هرات از نگاه رشد  فرهنگ، ادب، علم و صنعت با هیچ دوره یی قابل قیاس نبوده، بقایای تمدن تیموریان هرات تا امروز نیز باعث شهرت کشور ما گردیده است.
پژوهش همه جانبه این دوره فرصت کافی لازم دارد که در آینده علاقمندان این دوره به آن خواهند پرداخت. درین یادداشت کوشش شده تا معلومات مختصر در مورد کتابخانه های این دوره خدمت خواننده گان تقدیم گردد تا مدخلی باشد بمنظور بررسی تمدن تیموریان هرات.
با جلوس شاهرخ میرزا در اریکه سلطنت نویسنده گان، شعرا، ادبا و هنرمندان از هرگوشه و کنار به هرات رو آوردند و مرکز تمدن تیموری از سمرقند که به همت امیر تیمور کورگانی به عروس شهر ها و جایگاه دانشمندان و صنعتگران و هنرمندان تبدیل شده بود به هرات انتقال یافت. هرات با وجود تحمل تخریب حمله چنگیز در مدت بیشتر از صد سال مرکز علم و هنر باقی ماند. شاهان فرهیخته تیموری همچون میرزا شاهرخ، بایسنغرمرزا و سلطان حسین میرزا بایقرا به تشویق مادی و معنوی هنرمندان و دانشمندان می پرداختند و زمینه آفرینش علمی و هنری را برای شاعران، نویسنده گان، مورخان ، خطاطان، نقاشان و موسیقی دانان و آوازخوانان مساعد می نمودند. مخصوصا وزیر دانشمند و فرهیخته دوره تیموریان امیرعلیشیر نوایی که خود دانشمند، شاعر،خطاط و موسیقی دان برجسته یی بود و در قطار چهره های درخشان ادبیات شرق هشتمین ستاره ادبیات شناخته شده است و همچون فردوسی، مولانا، حافظ، سعدی، جامی، نظامی، بیدل از شهرت جهانی برخوردار است، در تشویق و ترغیب دانشمندان و هنرمندان نقش برجسته یی ایفا نموده است که هیچگاه از حافظه تاریخ زد و ده نمی شود.
تیموریان چنان شیفته کتاب و کتابخانه بودند که کتاب دوستان فرانسه و ایتالیا با همه شهرت به پایه آنها نمی رسیدند. کتابخانه های این دوره صرف مرجع جمع آوری کتاب ها نبوده، بلکه بهترین کتاب ها در این کتابخانه ها ایجاد شده اند. نویسنده گان، شعرا، ادبا و هنرمندان در کتابخانه ها وظیفه درخور پیدا می کردند و در منیاتوری، جلد سازی، تذهیب و دیگر صنایع مصروف بودند و از بودجه کتابخانه معاش دریافت می داشتند.
گرچه تعداد کتابخانه های شهر هرات در دوره تیموریان دقیقا معلوم نیست، اما می گویند که هر مدرسه و خانقاه دارای کتابخانه یی در خور توجه بوده است. چون تعداد مدرسه ها و خانقاه ها را ۳۵۰ مدرسه و خانقاه معرفی نموده اند، تعداد کتابخانه ها هم در همین حدود تخمین می گردد. اما مهمترین کتابخانه های دوره تیموریان از این قرار اند:
کتابخانه بایسنغر میرزا این کتابخانه به امر شاهرخ اعمار شده بود که از نگاه زیبایی و عظمت چنان تعمیری تا آن وقت کمتر دیده شده بود. ریاست کتابخانه بایسنغر میرزا را جعفر تبریزی خطاط و هنرمند چیره دست آن روزگار به عهده داشت. در این کتابخانه عده زیادی از هنرمندان در منیاتوری، تذهیب، جلد سازی و غیره صنایع مصروف بودند و از بودجه کتابخنه معاش دریافت می داشتند.
کتابخانه مدرسه غیاثیه  خواجه غیاث الدین که یکی از وزرای مشهور شاهرخ میرزا بود بر علاوه یک عده مدارس و کتابخانه ها، کتابخانه غیاثیه را در شهر هرات تاسیس کرد که از شهرت بزرگی برخوردار بود و مرجع مهمی برای دانش پژوهان محسوب می گردید.
کتابخانه مدرسه گوهرشاد بیگم  این ملکه هنر پرور و دانشمند بر علاوه کار های متعدد دیگر در عرصه فرهنگ، کتابخانه بزرگی را در شمال هرات از خود به یادگار گذاشته بود که از شهرت عظیمی برخوردار بود.
کتابخانه مدرسه شاهرخیه  در تعمیر بی نهایت زیبا و با عظمت در شهر هرات تاسیس گردیده بود و عده زیادی از تشنه گان علم و فرهنگ را از چشمه دانش سیراب می نمود.
کتابخانه مدرسه خواجه کمال الدین حسین  خواجه کمال الدین حسین که منصب صدارت را داشت در غرب مسجد جامع هرات کتابخانه بزرگ و مدرسه یی اعمار نموده بود.
کتابخانه مدرسه نظامیه هرات نظام الملک وزیر دوره سلجوقیان در شهر های بزرگ خراسان مدارس و کتابخانه ها بنام نظامیه پی ریزی نموده بود. از آن جمله نظامیه هرات تا زمان جامی فعال بود که جامی نیز درین مدرسه تربیت یافته است. امیر علیشیر نوایی عمارت این مدرسه را تعمیر ودر کتابخانه آن کتاب های علمی و ادبی جمع آوری و بدسترس استفاده علما قرار داد.
کتابخانه الغ بیک  در پهلوی رصد خانه این کتابخانه اعمار گردیده بود. الغ بیک با علمای دیگر به تنظیم و ترتیب زیج جدید همت گماشت و آن را جایگزین زیج ایلخانی کرد. 
کتابخانه سلطان حسین بایقرا   کتابخانه او به کتابخانه همایونی شهرت داشت. اساس این کتابخانه در زمان شاهرخ پی ریزی شده بود. اما به اثر توجه سلطان حسین بایقرا این کتابخانه انکشاف زیاد نمود و ریاست این کتابخانه به هنرمند توانا و جاودان نام کمال الدین بهزاد سپرده شد.
کتابخانه شیخ رضی الدین  از برکت کتب تاریخی این کتابخانه ، روضه حضرت علی کرم الله وجهه در بلخ کشف و عمارت با شکوه روضه به همت امیر علیشیر نوایی احداث گردید.
کتابخانه امیر علیشیر نوایی   امیرعلیشیرنوایی از نوادر دوران بوده در علم پروری و هنر ذوستی بی همتا است. کتابخانه او نیز یکی از بزرگترین و مشهورترین کتابخانه های هرات محسوب می گردید.
کتابخانه مدرسه بدیعیه  بدیع الزمان میرزا فرزند سلطان حسین بایقرا در جوانمردی،علو همت و سجایای نیک سرآمد روزگار بوده با تاسیس کتابخانه نام خود را در زمره شخصیت های علم پرور ثبت تاریخ نموده است.
کتابخانه مدرسه اخلاصیه  از آثار احداث شده توسط امیرعلیشیر نوایی است. 
کتابخانه مدرسه جامی  مولانا عبدالرحمن جامی که یکی از چهره های درخشان ادبیات شرق محسوب می گردد در هشتاد و یک سال عمر پر بار خود به تدریس و رهنمایی طالبان علم و معرفت پرداخته مدرسه و کتابخانه او از شهرت عظیمی برخوردار بود.
کتابخانه مدرسه چهار منار   این مدرسه و کتابخانه را بیگه سلطان بیگیم، زوجه سلطان حسین میرزا، مادر بدیع الزمان بنیان نهاده است.
کتابخانه مدرسه فصیحیه  این مدرسه را فصیح الدین محمد نظامی اعمار نموده است. وی مدرس بزرگی بود که در چندین مدرسه تدریس می کرد. در مدرسه خود کتابخانه بزرگی را ایجاد نموده بود.
کتابخانه مدرسه محله طفلکان  وجه تسمیه آن مدفون بودن تعدادی از اطفال در محوطه این مدرسه بوده است.
کتابخانه مدرسه جلال الدین فرنخودی  خواجه جلال الدین قاسم فرنخودی از رجال و شخصیت های سیاسی و از زمره وزرای سلطان حسین میرزا بایقرا بوده، کتابخانه مدرسه او نیز از شهرت بزرگ برخوردار بود. 
کتابخانه مدرسه گارزگاه  در جوار مزار خواجه عبدالله انصاری موقعیت داشته، امیرعلیشیرنوایی که بعد از 56سال  عزلت گزینی را به امور سیاسی رحجان داده بود، در تدریس به این مدرسه پرداخت و کتابخانه آن را نیز رونق بخشید.
کتابخانه مدرسه سرپل انجیل  در سرپل انجیل مسجد و مدرسه یی به همت امیرعلیشیر نوایی اعمار و کتابخانه مجهزی ایجاد گردیده بود.
کتابخانه مدرسه غیاث الدین محمد باغبان  این بزرگ مرد از معاریف هرات بوده خوندمیر در تاریخ خود از وی به نیکویی یاد کرده است. کتابخانه و مدرسه وی در زمان خودش از شهرت خوبی برخوردار بود.
کتابخانه امیر علی جلایر  امیر علی جلایر نیز از دانشمندان بنام دوره سلطنت سلطان میرزا بایقرا بوده، امور کتابداری کتابخانه وی به درویش علی سپرده شده بود.
کتابخانه سلطنتی  سلطان حسین میرزا بایقرا لایق ترین معماران،صنعتگران و هنرمندان را به ساختن مدرسه و خانقاهی بنام مدرسه و خانقاه سلطانی توظیف نمود و در جوار مدرسه محلی را برای قبر خود نیز تعین کرد. سنگ هفت قلم که نمونه بارز در هنر حجاری است بالای قبر او آماده شد، اما پسرش آن سنگ را ازآن خود کرد و پیش از پدردارفانی را وداع گفت. کتابخانه سلطنتی، که در جوار مدرسه خانقاه موقعیت داشت، یکی از بزرگترین کتابخانه های آن زمان محسوب می گردید. 
کتابخانه فریدون حسن میرزا  این کتابخانه توسط فریدون حسن میرزا فرزند سلطان حسین میرزا بایقرا که شهزاده یی شجاع، علم دوست و فرهنگ پرور بود، اعمار گردیده، در کتابخانه او  بهترین نقاشان، خوش نویسان و هنرمندان گرد هم آمده بودند.
کتابخانه فخری هروی  فخری هروی که مترجم مجاس النفایس  امیرعلیشیر نوایی است، کتابخانه یی بنام خود داشته که از شهرت خوبی برخوردار بوده است. 
کتابخانه مدرسه خواجه افضل الدین  او که از وزرا و بزرگان دربار سلطان حسین میرزا بایقرا محسوب می گردید، کتابخانه بزرگی را تاسیس کرده بود.
کتابخانه مدرسه سلطان ابراهیم میرزا  سلطان ابراهیم میرزا نواده بایسنغر میرزا یکی از شاهان تیموریست، کتابخانه بزرگ و مشهوری را بنیان گذاشته بود.
کتابخانه مدرسه خواجه اسمعیل حصاری  کتابخانه این مدرسه نیز از شهرت بزرگی برخوردار بوده است.
مدارس دیگری نیز هرکدام دارای کتابخانه فراخور حال خود بودند. همچون مدرسه خواجه آفرین،مدرسه میر محمود، مدرسه خواجه ملک زرگر، مدرسه سبز فیروز آبادی، مدرسه سرمزار سادات، مدرسه مهد علیا ملک آباد، مدرسه امیر فیروز شاه، مدرسه امیر غیاث الدین بخشی، مدرسه سبز گنبد، مدرسه میرزا خواجه ترازودار، مدرسه خواجه پابوس، مدرسه مولانا لطف الله و غیره.
نظر اجمالی به این همه مدارس، خانقاه و کتابخانه نشان دهنده توجه سلاطین و اراکین تیموری به علم، فرهنگ و هنر بوده، موجودیت این همه کتابخانه ها به حق هرات تیموریان را سرآمد شهرهای آن زمان ساخته بود. اگر امیر تیمور در فتوحات خود در برابر شاهان، و امرای گردنکش و شهرهای تسلیم ناپذیر از خشونت کار گرفته است، که در زمان وی روشی پذیرفته شده بود، فرزندانش نه تنها خرابی های آن زمان را به سرعت ترمیم و جبران نمودند، بلکه با احداث شهر ها، مدارس، خانقاه ها، کاروانسرا ها، سرای ها، حمام ها، مساجد، دارالشفاه ها و تامین امنیت و مصونیت قابل اطمینان زمینه ایجاد تمدن را میسر ساختند که بحق دوره درخشان آنان را رنسانس شرق نام نهاده اند و هنر و فرهنگ آن دوره یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ خراسان زمین را تشکیل می دهد. با وجودیکه مرکز تیموریان شهر هرات و آفرینیش های هنری، ادبی و علمی آن زمان مایه افتخار و مباهات است، اما یک عده عناصر کور دل و متعصب این خاندان را بیگانه از کشور و دستآورد های انان را در عرصه های مختلف کم بها و بی بها می دانند.
دور نیست آن روزی که تاریخ واقعی کشور بدون سانسور  سانسورچیان درباری و سرکاری، دور از تعصب قومی و قبیلوی به رشته تحریر کشیده شود و جایگاه تیموریان هرات بصورت شایسته و واقعی مشخص گردد. 

یادداشت: نویسنده در نظر دارد سلسله مقالاتی را در مورد تیموریان هرات تهیه و بدسترس خواننده گان قرار دهد. مواخذ و منابع در قسمت
 های بعدی معرفی می گردد.
فریغونیان...
ما را در سایت فریغونیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد الله وطندوست farighoniyan بازدید : 542 تاريخ : دوشنبه 9 / 11 ساعت: 2:31